شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین ایکاش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاهکه در پهندشت شلمچه میایستی و با دیده دل مینگری، شمعهایی را میبینی که در پای عشق قطرهقطره میشوند و بر تربت پاک شلمچه میافتند. ناگهان دلت میشکند و این بار قطرات اشک است که از گوشه چشم تو به یاد آنها دشت را سیراب میکند. «حسین» شمعی بود فروزان که برای ماندن انقلاب و آزادی، ۱۳۴۶/۷/۱۳ در روستای وزیره از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان وزیره به پایان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آنگاهکه در پهندشت شلمچه میایستی و با دیده دل مینگری، شمعهایی را میبینی که در پای عشق قطرهقطره میشوند و بر تربت پاک شلمچه میافتند. ناگهان دلت میشکند و این بار قطرات اشک است که از گوشه چشم تو به یاد آنها دشت را سیراب میکند. «حسین» شمعی بود فروزان که برای ماندن انقلاب و آزادی، ۱۳۴۶/۷/۱۳ در روستای وزیره از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان وزیره به پایان...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هوشنگ طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی میافشاند تا عطر دلانگیز آن جانها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نیریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سالهاست که باد صباد خاطرات «هوشنگ» را در هر کوی و برزنی میافشاند تا عطر دلانگیز آن جانها را حیاتی نو بخشد. خاطرات دلاور مرد کفرستیزی که سال ۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای کوشکک بخش آباده طشک شهرستان نیریز بدنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان برد. نبودن مدرسه راهنمایی در روستا باعث شد سنگر تحصیل را رها و دوشادوش پدر مهربان خود در امور دامداری و کشاورزی فعالیت کند....
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید هوشنگ جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید هوشنگ جلالی »
درود بر تو ای معلمی که راه معلم تاریخ، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان را انتخاب کردی. درود بر تو ای عاشق راه حسین(ع). هوشنگ جلالی در خانوادهای که مملو از عشق اهلبیت(ع) بود، روز اول مردادماه 1339 در شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. اولین مهاجرت خود را در حالیکه هنوز بیش از یکسال نداشت، همراه پدر، که از کارمندان اداره پست بود، از شهرستان جهرم به شهرستان لار، تجربه کرد. پدر و مادر که از محبین اهلبیت(ع)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید هوشنگ جلالی »
درود بر تو ای معلمی که راه معلم تاریخ، حسین بن علی(ع)، سرور شهیدان را انتخاب کردی. درود بر تو ای عاشق راه حسین(ع). هوشنگ جلالی در خانوادهای که مملو از عشق اهلبیت(ع) بود، روز اول مردادماه 1339 در شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. اولین مهاجرت خود را در حالیکه هنوز بیش از یکسال نداشت، همراه پدر، که از کارمندان اداره پست بود، از شهرستان جهرم به شهرستان لار، تجربه کرد. پدر و مادر که از محبین اهلبیت(ع)...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمود ياراحمدي »
قصه محمود، در کنار سفره هفتسین، در تاریخ ۱۳۴۷/۱/۱ با اولین گریه او آغاز شد. خانواده مذهبی و متدینِ یاراحمدی، غنچه تازه شکفته را در روستای رود خور از توابع شهرستان نیریز چون نگینی گرانبها در میان گرفتند و درنهایت صفا و مهربانی او را با آداب اسلامی پرورش دادند. آنگاهکه گامهای مردانه او استوار شد، کیف به دست گرفته و راه دبستان اتحادِ سبزآباد را برای آموختن پیش گرفت. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاهکه در مقابل قاب عکس روی طاقچه میایستم و چهره زیبای ترا به تماشا مینشینم، ناگهان ترنم صدای دلنشین تو در گوشم میپیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند میدهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر میزنم و دلم آرام میگیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نیریز، میان خانوادهای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد صفایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد صفايي »
این بار قصه محمد را حکایت میکنیم، همانی که در تاریخ ۱۳۴۷/۳/۱، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی، در شهرستان نیریز به دنیا آمد و در طول عمر پربرکت خود، اندیشهای جز رضایت خدا در سر نداشت. دوران کودکی را بهسرعت پشت سر گذاشت و کیف به دست گرفت و راهی دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح آغاز و سپری کرد. سپس برای ادامه تحصیل،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد صفايي »
این بار قصه محمد را حکایت میکنیم، همانی که در تاریخ ۱۳۴۷/۳/۱، میان خانوادهای زحمتکش و مذهبی، در شهرستان نیریز به دنیا آمد و در طول عمر پربرکت خود، اندیشهای جز رضایت خدا در سر نداشت. دوران کودکی را بهسرعت پشت سر گذاشت و کیف به دست گرفت و راهی دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح آغاز و سپری کرد. سپس برای ادامه تحصیل،...
شهدا سال ۶۶ -وصیتنامه شهید حسین یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد حسين ياراحمدي »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آنهایی که درراه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. حمد و سپاس مخصوص خداوند تبارکوتعالی است که ما را از لخته خونی آفرید و ما را از نیستی، هستی داد. سپاس و درود به تمام پیامبران گرامی، از حضرت آدم (ع) تا خاتم انبیا (ص) و ائمه اطهار (ع)، مخصوصاً سرور شهیدان حسینابنعلی (ع) سرور آزادگان دنیا و جهانیان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد حسين ياراحمدي »
بسمالله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. گمان مبرید آنهایی که درراه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. حمد و سپاس مخصوص خداوند تبارکوتعالی است که ما را از لخته خونی آفرید و ما را از نیستی، هستی داد. سپاس و درود به تمام پیامبران گرامی، از حضرت آدم (ع) تا خاتم انبیا (ص) و ائمه اطهار (ع)، مخصوصاً سرور شهیدان حسینابنعلی (ع) سرور آزادگان دنیا و جهانیان...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علیرضا دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
فراق یاران به خون نشسته در سنگرهای جنوب، قرارش را ربوده بود. با بیقراری روانه جبهه شد تا در کنار سایر عاشقان خداجوی و عارفان دشمنستیز به وظیفه خود عمل کند و اگر دوست نیمنگاهی بر او داشت، شاید به جمع یاران بپیوندد. سال ۱۳۳۶ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. دوره ابتدائی را در روستای دهقان آباد و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری نمود. برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
فراق یاران به خون نشسته در سنگرهای جنوب، قرارش را ربوده بود. با بیقراری روانه جبهه شد تا در کنار سایر عاشقان خداجوی و عارفان دشمنستیز به وظیفه خود عمل کند و اگر دوست نیمنگاهی بر او داشت، شاید به جمع یاران بپیوندد. سال ۱۳۳۶ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهر آباده طشک دیده به جهان گشود. دوره ابتدائی را در روستای دهقان آباد و راهنمایی را در مدرسه ابنسینا سپری نمود. برای ادامه تحصیل به نیریز مهاجرت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید هدایت الله شبانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عاشقی مردی را میخوانیم که سبوی خود را از شراب ناب معرفت و انسانیت پر کرد و در شبی بهیادماندنی با دیدن چهره یار آن را سرکشید. از هدایت الله که سال ۱۳۴۶ در روستای دهزیر نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود و به یمن قدومش یاس و سوسن در گلستان شکفت و قناریها به شادی و طرب بر خواستند. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدر دهزیر به پایان رساند. به دلیل عدم دسترسی به...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علیاصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانوادهای مذهبی و متدین در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدرش سالها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت میکرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک میریخت و دل را به عشق آنان جلا میداد. آنها فرزند نورس را «علیاصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علیاصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...